خودکشی یک کارگر اخراجی هفت تپه
رضا الکثیر کارگر اخراجی هف تپه، ساکن آبادی حر، دارای دو
خواهر فلج، بر اثر خودکشی درگذشت. در شرکت هفت تپه کار
میکرد. رضا را از کار اخراج کردند و حاضر به قراردادی کردن
وی نشدند. او بارها به آمیلی و اسدبیگی ها مراجعه کرده بود
ولی آنها حاضر نشدن که رضا را به کار برگردانند. رضای جوان
تازه نامزد کرده بود و هزار آرزو داشت. اما بخاطر فشار
معیشتی و بیکاری و "نه" شنیدن مکرر از شرکت دست به اعدام
خودش زد. حکم را خودش اجرا کرد اما از جانب اسدبیگی و
آمیلی صادر شده بود.
پیام همکار
انتشار: کانال مستقل کارگران هفت
تپه
________________________________
هفت تپه مشتی ست که نشانه خروار است
امروز مصاحبه تصویری پدر و پسر اسدبیگی با سایت بازار منتشر شد، سایتی که نگاه و
منشش کاملا سرمایه داری ست و برایش مهم نیست با کسی که مصاحبه میکند دزد یا
بزرگترین اختلاسگر ارزی کشور باشد فقط مهم این است سرمایه دار باشد. این هم از
عجایب در این کشور است که دزدان آزادند و با همه مصاحبه میکنند و کارگر زندانی ست
حق هیچ دفاعی از خودش را ندارد.
در مصاحبه ای که حدود
۲۵
دقیقه پدر و پسر دروغ بافتند البته بیشتر احسان الللللللله حرف میزد. گویی پدر به
پسر گفته بود تو لال بمیر تا خودم واسه این گند و گهی که ببار آوردی ببینم چه خاکی
باید به سر بریزیم! امید فقط یک جمله شاهکار افاضه کرد وقتی خبرنگار ازش پرسید از
وضعیت الان هفت تپه بگید؛ جواب میده هفت تپه از این بهتر نمیشه، بهترش اینه روزگار
ما رو سیاه کرده اگر بدتر بود چه اوضاعی داشتیم. ولی من میخواهم به جنبه ی مضحک
دیگری از این مصاحبه پدر و پسر بپردازم غیر از دروغ های تکراری و آمارهای عجیب
غریبی که در هر مصاحبه هم ارقام جدید ارائه میدهند من میخواهم توجه شما را به
سوتی ها و گاف های احسان الللله جلب کنم که در ابتدا، همه مسئولین و نماینده هایی
که علیه او و پسرانش موضع گرفتند را در رابطه با کشت و صنعت نیشکر نادان و بی سواد
میخواند و میگوید ما با اطلاعات و دانایی کامل وارد این صنعت شدیم. اما در ادامه
مصاحبه یواش یواش گاف هایی میدهد که دم خروسش بیرون میزند و مشخص میکند که چقدر
خود و پسرانش نادان و بی سواد هستند. برای نمونه به چند تا از گفته های او اشاره
میکنم تا مشخص شود پدر که در واقع پدر خوانده این دفتر و دستکِ بساط اختلاس و رشوه
است چه در چنته دارد. پدری که حتی تمام گندکاریها را گردن پسر میاندازد تا خودش را
از معرکه دور نشان دهد.
میگوید «اقتصاد را سیاسی نکنید، اقتصاد سیاسی نیست»!! این گفته اش از دوحالت خارج
نیست یا از روی شیادی این حرف را میزند تا دست از سرش بردارند یا واقعا نادان است
که من میگویم هر دوی . اقتصاد را سیاسی نکنید!!! پس این علم اقتصاد_سیاسی کشک است
که در تمام دانشگاه های دنیا تدریس میشود؟ یا تمام سیاسیون دنیا طبق گفته
پدرخوانده اختلاس دعواشون بر سر ارث پدرشان است؟ اصلا اگر اقتصاد سیاسی نبود آیا
الان تو و اون پسرای الدنگت مفت و مجانی صاحب این صنعت عظیم میشدید؟ چطور وقتی به
مسئولین و سیاسیون در قدرت رشوه میدادید تا از رانت شون جهت اهداف کثیفتان استفاده
کنید نمی گفتی اقتصاد را سیاسی نکنید؟
o
اما عمق فاجعه ی این پدرخوانده ی با سواد و آگاه به تولید نیشکر، آنجایی ست که
میخواهد درباره ی زمین حاصلخیز و زمین های غیر قابل کشت هفت تپه صحبت کند. اینقدر
نمیداند که مشخص است قبل از مصاحبه آمیلی یا یکی از مسئولین کشاورزی چندتا اصطلاح
بهش گفتن، اینم اصلا نمیدونه معنی شان چیه قروقاطی در مصاحبه بکار میبرد. میگوید
«زمین های هفت تپه
۲۴
هزار هکتار است که
۱۲
هزار هکتار آن زراعی و ما بقی وست است»... توجه کنید بی سواد به «ورس» میگوید وست،
فرض کنیم واژه را درست تلفظ کرده باشد باز از عمق فاجعه نادانی اش کم نمیکند.
چونکه «ورس» اصطلاحی ست در کشاورزی درباره محصولات ایستاده مثل گندم و برنج و ذرت
بکار میرود که در اثر باد و باران خوابیده شده باشند که اینجا گفته میشود محصول
ورس شده است. اما او به زمین های لم یزرع و بایر میگوید «وست»
😄
در جایی دیگر درباره دلایل و مزایای کشت گوجه فرنگی که گیاهی ست آفت زا برای نیشکر
اینگونه توضیح میدهد: گوجه فرنگی گیاهی پهن برگ است که کشت آن باعث مبارزه با علف
های هرز میشود و بعد از «خروج نیشکر از راتون» برای «آیش» زمین ها گوجه کشت میشود!!!
برای خروج نیشکر از راتون و برای آیش زمین ها!!!
نمیداند معنی راتون و آیش چیست، در کشاورزی بعد از چند سال که در زمینی کشت صورت
میگیرد خاک ضعیف میشود که برای تقویت خاک، آن زمین را به مدتی معلوم بدون کشت
میگذارند تا در معرض مسقیم تابش آفتاب ازت جذب خاک شود، اصلا کشتی صورت نمیگیرد.
به این کار در کشاورزی اصطلاحا آیش گفته میشود، بعد این بی سواد بجای تناوب زراعی
می گوید «آیش».😒
فرض کنیم واژه ی صحیح را بکار برده است برای توجیه کشت گوجه فرنگی بجای نیشکر یعنی
تناوب زراعی، آخر کجای دنیا گوجه فرنگی جزو تناوبی ست که نیشکر قرار دارد؟
تازه این سطح از نا آگاهی و نادانی درباره نیشکر و کاشت و داشت و برداشتش در صورتی
ست که ایشان پنج سال است مدیریت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه را عهده دار است.
اتفاقا خیلی خوب است که پدر و پسرها درباره نیشکر و مدیریت تولید شکر مصاحبه
میکنند تا مردم بدانند که این کشت و صنعت عظیم را دست چه کسانی سپرده اند که بعد
از پنج سال هنوز با الفبای این صنعت هم آشنا نشدند. اگر اسم این خیانت و جنایت در
حق مردم و این صنعت بزرگ نیست پس چیست؟
من امروز با زبانی طنز از عمق بی سوادی و ناآگاهی این پدر و پسر نسبت به ساده ترین
علوم تولید شکر صحبت کردم. درباره کسی که خود را اقتصاددان و صنعتگری بزرگ در ایران
میداند و با خوردن میلیاردها تومان از پول ملت دین اش را به جامعه ادا کرده ست، بله
به بی سوادی و نادانی مالک زورکی هفت تپه میخندیم. اما این یک واقعیت تلخ در تمام
سطوح اقتصادی کشور است. میگوید اقتصاد را سیاسی نکنید تا نالایقان و بی سوادانی
مثل و او و پسران مفت خورش روی بزرگترین بنگاه های اقتصادی کشور چنگ بیاندازند تا
حاصل این مدیریت اقتصادی امروز ایران چیزی نباشد جز فقر و تورم و گرانی و بیچاره گی
مردم.
انتشار: کانال مستقل کارگران هفت
تپه