درباره بیانیهی صد تن از فعالان مدنی در حمایت از مطالبات
کارگران کشور
بحث لغو خصوصی سازی که کارگران هفت پرچم آنرا بلند کردند به بحث عمومی تر در جامعه
و دیگر بخشهای طبقه کارگر تبدیل شده و به همین دلیل از حکومتی ها تا جریانات و
جنبشهای مختلف و طیف های مختلف تعریف، ضدیت و انتقاد خود را از خصوصی سازی دارند و
جوابهای مختلفی میدهند.
کارگران هم جواب خودشان را دارند. ما میگوئیم لغو خصوصی سازی بدون قید و شرط . ما
خواهان بازگرداندن مالکیت این منابع عمومی به صاحبان اصلی آنها یعنی کارگران هستیم
و یا در صورتی که توازن قوا نباشد در قدم اول خواهان دولتی شدن شرکت با نظارت شورای
مستقل کارگری هستیم. ما این سیاست را دنبال و تدقیق میکنیم و با تعدادی از نظرات
دیگر در اینمورد اختلاف داریم و این اختلاقفات را هم توضیح میدهیم.
یک متن منتشر شده که ما درباره مفاد آن ملاحظاتی داریم اما از نویسندگان متن تشکر
میکنیم و بخش هایی از این متن را بازنشر میکنیم چون معتقدیم که این حرف حق و منطقی
کارگران علیه خصوصی سازی است که دارد عمومی و عمومی تر میشود و هر روز تعداد بیشتری
متوجه میشوند که خصوصی سازی در هیچ کجای جهان ، خوب و بد، مشروط و غیر مشروط، اهلیت
دار و غیر اهلیت دار و ... ندارد و هر طور اجرا شود جنایت است و همین یعنی حق با
کارگران هفت تپه است. این پیروزی کارگران است که این مطالبه هر روز عمومی ، علنی تر
و اجتماعی تر میشود.
#آزادسازی_هفت_تپه_از_بخش_خصوصی
#خلع_ید_یک_کلام_والسلام!
پیام همکاران
بخش هایی از بیانیه فوق الذکر را در اینجا ملاحظه میکنید:
" ...
در سه دهه گذشته، همین گرایشها{ی سیاسی کشور} در هماهنگی کامل با سایر گرایشهای
سیاسی فعال در ساختار حاکمیت، نوعی سیاستگذاری اقتصادی موسوم به «نولیبرال» و
سبکی از خصوصیسازی فراگیر نامشروط را در همه دولتها اعم از «اصولگرا» یا
«اعتدالگرا» و «اصلاحطلب» پیشبردهاند. در اثر اجماع کامل و بیسابقه همه
بخشهای حاکمیت، این سیاستها به مدت سه دهه به اصولی خدشهناپذیر در سیاستگذاری
کلان کشور بدل شده است و اکنون نتایج فاجعهبار خود را نشان میدهند.
امروز
بر همه جریانات ترقیخواه در سراسر جهان آشکار شده است که این سبک از سیاست
خصوصیسازی یکی از مهمترین ارکان بسط نابرابری در جهان در چند دهه گذشته بوده
...{...و این نابرابری در پهنهی گستردهی جغرافیاهای متنوعی از کشورهای اروپایی و
آمریکایی گرفته تا کشورهای آمریکای لاتین و شرق آسیا و خاورمیانه گریبانگیر طبقات
پایین شده است. آثاری که ایران امروز ما نیز بهنحو اجتنابناپذیری با آنها
روبروست. تجربهی سه دههی گذشته نشان میدهد که برخلاف آنچه طرفداران «بازار آزاد»
و برخی نیروهای حاضر در ساختار قدرت رسمی ادعا میکنند، اصل این سیاست و سبک
خصوصیسازی باید متوقف شود.
در این میان کارگران کشور، طی سالیان گذشته مبارزات گستردهای را جهت توقف اجرای
این سیاستها و در رأس آنها این سیاست خصوصیسازی پیش بردهاند. متاسفانه کارگران
در پیشبرد این مبارزات نه تنها هیچ یک از دو جریان سیاسی اصلی فعال در ساخت قدرت
رسمی اعم از «اصولگرا و اصلاحطلب» را در کنار خود نیافتهاند، بلکه آنها را در
عمل در برابر خود مشاهده کردهاند....
بخش
مهمی از بار این مطالبهگری {علیه خصوصی سازی} در این چند سال بر دوش کارگران
هفتتپه قرار داشته است. آنها توانسته اند با عزم و همتی کمنظیر حتی بر سناریوی
غیرواقعی امنیتیسازی اعتراضات کارگران فائق آیند. در رأس مطالبات آنها خلعید از
مالکیت خصوصی هفتتپه و پذیرش نقشآفرینی تشکلهای مستقل کارگران در فرآیند اداره
شرکت قرار دارد. همچنین پایان برخوردهای امنیتی و قضایی با کارگران، بازگشت کارگران
اخراجشده به کار و پرداخت کامل حقوق آنها، از دیگر مطالبات کارگران است.
کمترین
وظیفه نیروهای ترقیخواه، آگاه و مستقل ملی-مردمی در شرایط حاضر، حمایت از مطالبات
مدنی اقشار مختلف اجتماعی مانند کارگران، معلمان، دانشجویان، بازنشستگان، پرستاران
و زنان و قرارگرفتن در کنار آنها است. ما امضاکنندگان این بیانیه به این وسیله
حمایت بیقیدوشرط خود را از مبارزات مدنی و مطالبات کارگران اعلام میکنیم و
خواستار توقف اجرای سیاستهای موسوم به «نولیبرال» اعم از خصوصیسازی داراییهای
ملت، خصوصیسازی و پولیسازی بهداشت و آموزش، موقتیسازی قراردادها و از بین بردن
امنیت نیروی کار، مقرراتزدایی از عرصههای مختلف حیات اقتصادی و پایان دادن به
ایجاد محدودیتها بر سر شکلگیری تشکلهای مستقل هستیم
..."
توضیح و تلخیص از همکاران- بازنشر :
کانال مستقل کارگران هفت تپه